ساخت کلیپ تبلیغاتی

ساخت کلیپ تبلیغاتی

ساخت کلیپ تبلیغاتی

ساخت کلیپ تبلیغاتی

افسانه چیست؟

در تعریف افسانه نظرات و تعاریف مختلفی ابراز شده است که این تعاریف با اینکه وجوه اشتراک زیادی با هم دارند اما نمی توان تعریف واحدی که جامع و مانع باشد از آن ارائه کرد . من تعریفی که » بالزاک « از افسانه کرده را بیشتر می پسندم . بالزاک افسانه را » تاریخ خصوصی ملت ها می داند « . 

عکس

در مورد ویژگیهای افسانه ها می توان به قهرمانان آنها اشاره کرد که حیوانات ، انسانها و الهه ها هستند . حوادث در جهان غیر واقعی اتفاق می افتند . محل وقوع ، زمان ، شخصیت های پدیدآورنده ناشناس و غیر مشخص اند، و روند حوادث هم منطقی نیست. س ـ افسانه ها کی و کجا بوجود آموه اند و اصولاً چرا بشر اینها را حفظ کرده و تا به امروز فراموش نکرده است؟ ج ـ تاکنون به درستی معلوم نشده است که افسانه ها کی و کجا و توسط چه کسانی خلق شده اند . با اینکه بعضی از فولکلورشناسان منشاء اغلب افسانه ها را هندوستان ذکر کرده اند با این همه آنها نیز احتمال خطا را در نـظریه هایشان محتمل دانسته اند . و اما اینکه بشر چرا اینها را تا به امروز حفظ کرده ، دو دلیل میتوان برای آن آورد . اول اینکه بشر تا قبل از اختراع کاغذ توسط چینی ها ، اغلب تنها راه انتقال تفکّر ، اندیشه و دانش اش ، همین زبان بوده است. یعنی فقط بصورت شفاهی می توانست ارتباط برقرار نماید . افسانه ها هم که حاوی نکات مهمی در اخلاق ، جهان بینی و علم هستند وسیلة خوبی برای انتقال اطلاعات بوده است . دلیل دوم برمی گردد به تأثیرات افسانه ها در شنونده. 

تصویر

قابل ذکر است که امروز با به میدان آمدن رادیو ، تلویزیون ، ویدئو ، ماهواره ، شبکه های کامپیوتری چون اینترنت و غیره افسانه ها به اشکال مختلف هنوز هم به حیات خود ادامه می دهند . الآن می بینیم که کارتونهای ساخت » والت دیسنی « اغلب بر اساس افسانه های کودکانه مغرب زمین ساخته شده اند و شما استقبال کودکان دنیا را از این کارتونها می بینید . س ـ تفاوت اسطوره و افسانه چیست؟ ج ـ فروید افسانه را به صورت ساده و کاهش یافته اساطیر می داند . اما به عقیده من اسطوره شکل و ژانر خاصی از فلکلور است و افسانه نوع دیگر و در عین حال که شباهت هایی باهم دارند . وجوه تمایزی هم بین آنهاست که مهمترین این تمایزها مسأله زمانی آنهاست . اسطوره ها در زمان بی زمان یعنی در دوران پیش از تاریخ شکل گرفته اند ولی افسانه ها به دوران تاریخی بر می گردند . علاوه بر مسأله زمان اسطوره ها به نوعی الهی هستند ، آنها یا خدایانند و یا افراد مقدس و کسانی که با این نیروهای مقدس در ارتباط هستند . در حالیکه قهرمانان افسانه ها از نوع انسان بوده و از میان مردم برخاسته اند . برای همین هم قهرمانان اسطوره ها دور از ذهن و تا حدود زیادی غیر قابل باور می نمایند اما قهرمانان و همه شخصیت های افسانه ها ملموس بوده و قرابت خاصی با دنیای ما دارند . س ـ اولین بار چه کسانی و کی به گردآوری افسانه ها پرداختند ؟ ج ـ اولین کسانی که به گردآوری افسانه ها در جهان اهتمام ورزیدند دو برادر آلمانی بنام های ژاکوب و ویلهم گریم بودند .این دو برادر افسانه هایی را که خود از زبان قصه گویان و نقالان شنیده بودند ، در دو مجله فراهم آورده و در سالهای1814 ـ1812 منتشر کردند . بعد از چاپ کتاب برادران گریم ، علاقمندان و اندیشمندان زیادی در کشورهای مختلف شروع به گردآوری افسانه های کشور خود نمودند.
عکس های خفنس ـ در آذربایجان چطور؟ اولین گردآوری افسانه ها چگونه انجام شد و پیشگامان این عرصه چه کسانی بودند؟ ج ـ گردآوری و چاپ و نشر افسانه ها در آذربایجان به اواسط قرن19 میلادی بر می گردد. اولین افسانه آذربایجانی در سال1825 انتشار یافته است.اوایل قرن بیستم مقدار زیادی از این افسانه ها در نشریات » مکتب«، » ملانصرالدین «و » کشکول« و » دبستان « به چاپ رسید. در دوران حکومت پهلوی اول و دوم به علت سیاست های شووینسیتی این حکومت عملاً خواندن و نوشتن و چاپ و نشر هرگونه نوشته ای به زبان ترکی قدغن شده و سرپیچی کنندگان به زندان و جریمه های سنگینی محکوم می شدند . این سیاست غیر انسانی بالطبع سبب شد که ادبیات و فولکلور آذربایجان تا حدود زیادی به محاق فراموشی سپرده شود . با این حال نویسندگان و روشنفکرانی بودند که به گردآوری و ثبت فلکلور آذربایجان پرداختند و به انحاء گوناگون نسبت به چاپ و نشر آنها اقدام کردند . علی اصغر مجتهدی ، سلام اله جاوید، محمد علی فرزانه ، صمد بهرنگی ، حسین فیض الهی وحید (اولدوز) ، علی تبریزی ، علی ظفرخواه ، علیرضا ذیحق(ع .آغ چایلی) ، عبدالکریم منظوری ، ناصر احمدی، پرویز یکانی زارع و دیگران از جمله کسانی بودند که بدون توجه به ممنوعیت ها و محدودیت های فردی و اجتماعی در دورة ستمشاهی به گردآوری و بررسی فولکلور آذربایجان پرداختند.
عکس
س ـ در رابطه با ویژگیهای افسانه های آذربایجان توضیحاتی بفرمائید؟
ج ـ افسانه های آذربایجان از زیباترین ، کهن ترین ، و پر محتواترین افسانه های جهان محسوب می شوند . در بررسی این افسانه ها ما تصاویر روشنی از طرز تفکّر ، آداب و رسوم ، شیوة معشیت ، جهان بینی ، ویژگیهای ملی و آمال و آرزوهای ملت آذربایجان را در طول تاریخ و در اعصار مختلف می بینیم . به نظر من یکی از ویژگیهای خاص و منحصر بفرد افسانه های آذربایجان جملات و عبارات آغازین و پایانی آنهاست . س ـ تا آنجا که ما اطلاع داریم شما در مورد فولکلور آذربایجان تحقیقات مختلفی انجام داده اید . اگر ممکن است در رابطه با این تحقیقات برایمان بگوئید؟

ج ـ فهرست وار اشاره میکنم:
1ـ آذربایجان ناغیل لاری ـ خوی روایت لری ـ یوز ناغیل ، که بزودی منتشر خواهد شد.
2ـ آذربایجان ناغیل لاریندا باشلانیش و قورتاریش افاده لری (جملات و عبارات آغازین و پایانی افسانه ها)
3ـ اوستاد شهریارین تورکجه دیوانندا ، آذربایجان فولکلور عنصرلری 4ـ عاشیق ادبیاتیندا اسلام معارفی نین تأثیری 5ـ آذربایجان ناغیل لاری نین عنصرلر سؤزلویو(فرهنگ عناصر افسانه های آذربایجان) س ـ آخرین سؤال اینکه به عنوان پژوهشگر فولکلور آذربایجان چه توصیه ای به جوانان علاقمند به فولکلور دارید؟
ج ـ من از عزیزانی که به فولکلور و گردآوری مواد آن می پردازند ، خواهش می کنم حتماً هر چیزی را اعم از افسانه ، بایاتی ، چیستان و غیره که می شنوند به همان صورت و با همان لهجة روستا و شهرمورد بررسی ، ثبت و ضبط کنند . از اعمال سلیقه به هر شکل و به هر دلیلی بپرهیزند و در پایان نوشته نام، نام خانوادگی ، شهر ، روستا ، سن ، شغل و تحصیلات راوی و تاریخ ضبط را قید کنند . نخستین بار« آمبرو از مورتن »ambroise morton در 1885 میلادی آثار باستان و ادبیات توده را folk-iore نامید یعنی دانش عوام. در آلمان و هلند و کشورهای اسکاندیناوی لغت volkskunde معادل آن را پذیرفتند ، اما در کشور های لاتینی زبان ابتدا مقاومت بیشتری نشان دادند و پس از کشمکشها و وضع لغات دیگر، بالاخره به این نتیجه رسیدند که فولکلور جامع ترین لغتی است که شامل تمام دانش عوام میشود و مشتقات این لغت را نیز وارد زبان خود کرده اند.
تصویربموجب تعریف سن تیو( saintyves ) فولکلور به مطالعه زندگی توده عوام در کشورهای متمدن می پردازد. زیرا در مقابل ادبیات توده ، فرهنگ رسمی و استادانه ای وجود دارد به این معنی که مواد فولکلور در نزد مللی یافت می شود که دارای دوپرورش باشند: یکی مربوط به طبقه تحصیل کرده و دیگری مربوط به طبقه عوام . مثلا در هند و چین فولکلور وجود دارد اما نزد قبایل وحشی استرالیا که نوشته وکتاب ندارند فولکلور یافت نمی شود . زیرا که همه امور زندگی این قبایل مربوط به علم نژاد شناسی است.

نژاد شناسی نه تنها و ضع سیاسی و مذهبی و عادات و اخلاق آنها را ضبط می کند ، بلکه مثلها ، ترانه ها، قصه هاو افسانه های آنها را نیز جمع آوری می نماید. فولکلور نزد قبایل بدوی وجود ندارد چنانکه در ملتی که همه افراد آن دارای پرورش عالی معنوی بوده و از اعتقاد به اوهام و خرافات بر کنار باشند نیز یافت نخواهد شد . ولی چنین ملتی تا کنون وجود نداشته است. بطور اجمال فولکلور آشنایی به پرورش معنوی اکثریت است در مقابل پرورش مردمان تحصیل کرده در میان یک ملت متمدن .

امروزه فولکلور توسعه شگفت آوری بثمر رسانیده، ابتدا محققین فولکلور فقط ادبیات توده مانند: قصه ها، افسانه ها، آوازها، ترانه ها، مثلها، معماها، متلکها و غیره را جستجو میکردند. کم کم تمام سنتهایی که افواها آموخته می شود و آنچه مردمان در زندگی خارج از دبستان فرا می گیرند جزو آن گردید .چندی بعد جستجو کنندگان اعتقادات و اوهام ، پیشگویی راجع به وقت نجوم ، تاریخ طبیعی، طب و آنچه دانش توده نامیده میشد مانند گاهنامه ،سنگ شناسی، گیاه شناسی، جانور شناسی و دارو هایی که عوام به کار می برند را به این علم افزودند. سپس اعتقادات و رسومی که وابسته به هر یک از مراحل گوناگون زندگی مانند :تولد، بچگی، جوانی ،زناشویی، پیری ، مراسم سوگواری، جشنهای ملی و مذهبی و عاداتی که مربوط به زندگی عمومی می شود ، از جمله تمام پیشه ها و فنون توده جزء این علم به شمار آمد ، زیرا هر پیشه ای ترانه ها و اوهام و اعتقادات مر بوط به خود را دارد مثلا فولکلور شکار یا ماهیگیری جدا ست و هر شغلی ممکن است نزد محقق این فن بایگانی علیحده داشته باشد.
عکسهمچنین کتابهایی که از دست توده مردم بیرون آمده مانند: بهرام و گلندام، خاله سوسکه، عاق والدین و غیره باید جمع آوری و مطابق تاریخ طبقه بندی شود.

هنر و ادبیات توده به منزله مصالح اولیه بهترین شاهکارهای بشر بشمار میاید، بخصوص ادبیات و هنرهای زیبا و فلسفه و ادیان مستقیما از این سرچشمه سیراب شده و هنوز هم می شوند. این سرچشمه افکار توده که نسلهای پیاپی همه اندیشه های گرانبها و عواطف و نتایج فکر و ذوق و آزمایش خود را در آن ریخته اند گنجینه زوال ناپذیری است که شالده آثار معنوی و کاخ باشکوه زیباییهای بشریت به شمار می آید.

ترانه های عامیانه، آوازها و افسانه ها نماینده روح هنری ملت میباشد ، و فقط از مردمان گمنام و بیسواد به دست می آید . اینها صدای درونی هر ملتی است و در ضمن سرچشمه الهامات بشر و مادر ادبیات و هنر های زیبا محسوب می شود . به همین مناسبت امروزه در کشور های متمدن اهمیت خاصی برای فولکلور قائل می باشند.

شاید ایرانی تحصیل کرده بزندگی اجتماعی اروپائیان بیش از وطن خود آشنا باشد، در اینحال چگونه میتواند اظهار وطن پرستی بکند؟ و حال آنکه از رموز زبان ، ترانه ها، قصه ها، اعتقادها ، اندوه و شادی و بطور خلاصه از زندگی مادی و معنوی هم میهنان خود آگاه نیست و نمی تواند با آنها همدردی داشته باشد و یا درد های آنان را چاره کند.

کم کم در همه جا تاریخ تمدن جانشین تاریخ رسمی سیاسی و جنگی شده است و در هر دوره شمه ای از وضع علوم و هنر های زیبا و ادبیات را مینگارند. اکنون موقع آن رسیده است که تاریخ شامل عادات و رسوم زندگی توده بانضام ترا نه ها و اوهام و افسانه های هر دوره ای باشد . باید تاثر ملت را تا هر زمان تعیین کرد تا مقاومت توده در مقابل کش مکش ها و شرکت او در بهبود وضع عمومی آشکار گردد بطور خلاصه باید گروه نیاکان گمنام هر ملتی با اندوه و شادی و بد بختیها و سستیها و کوششها و فداکاری هایش جلو او مجسم بشود.
عکس های خفنقسمت عمده زندگی روزانه ما از عاداتی که به ارث برده ایم تشکیل یافته و سرچشمه آن ها ملی نیست بلکه بشری می باشد ، زیرا مظاهرات گوناگون زندگی توده حاکی از عمومیت و قدمت است . این عادات هر جا که بشر است خود نمایی میکند و میتوان حدس زد که تمام آنها از ابتدای بشریت آغاز میشود و یا لااقل مربوط به دوره های بسیار باستانی است . افزارهای یکسان که در مناطق گوناگون پیدا شده نه تنها دلیل ارتباط اقوام است بلکه مؤید این نظر می شود که همه آنها از افزار های ما قبل تاریخ منشعب شده است . ( همان کهن الگوهای مد نظر کارل یونگ در روانشناسی و یا بهتر بگوییم فلسفه تحلیلی اسطوره ها ).
آداب و رسوم نیز از همین قرار است . خوشامد گفتن به کسی که عطسه میکند در همه سرزمینها و بین تمام قبائل مرسوم می باشد. آتش کردن بوسیله سایش چوب در سر تاسر زمین معمول بوده . ادبیات توده چه از حیث موضوع قصه ها و ترانه ها و چه از جنبه های دیگر عمومیت محصول زندگی توده را میرساند . اغلب در کشور های دور ازهم که بهیچ وجه وسیله ارتباط بین افراد آن وجود نداشته اشعار عامیانه ای هست که از حیث مضمون و آهنک همانند میباشد. اسنادی دردست هست که آدم عصر حجر میرقصیده ، آیا می توانیم مدعی بشویم که شبها در کنار آتش قصه نمی گفته یا آواز نمی خوانده است؟

از مقایسه تمام قصه های ملل گوناگون که در سر تا سر زاد بوم نژاد هند و اروپایی و همچنین میان نژادهای سرخ وسیاه رواج دارد چنین بر میاید که بسیاری از آنها با جزئی تغییر در همه جا یافت می شود/ چوپان اسکاتلند ، ماهیگیر جزیره سیسیل ، دایه ایرانی ، موجیک روسی ، برزگر هندی و شتر چران بربر که همه آنها بیسواد و نادان هستند و هرگز راجع یکدیگر چیزی نشنیده اند یک وجه مشترک دارند و آن عبارت از قصه های عجیب و یا خنده آوری است که گاهی ساختمان ظاهری آنها فرق می کند ولی موضوع آنها همه جا یکی است. مثلا قصه« ماه پیشانی» ایرانی با جزئی تغییر نزد فرانسوی ها ، آلمانی ها و ایرلندی ها وجود دارد و از حیث موضوع با قصه نروژی نزدیکتر می باشد. این اختلاف کوچک در مضموم یک قصه از نواحی مختلف یک کشور جمع آوری شود نیز مشاهده می گردد . به همین مناسبت چنین تصور کرده اند که ترکیب اولیه ترا نه ها و قصه ها و اعتقادات بشر به زمانی میرسد که خانواده های گوناگون این ملل با هم میزیسته و هنوز از یکدیگر جدا نشده بوده اند.

آنچه در باره قصه ها گفته شده در باره اعتقادات و رسوم دیگر نیز صدق میکند. شالوده مشترک مذاهب اولیه و پرسشهای توده بطور خلاصه از سه سرچشمه ناشی میشود:

پرستش مردگان، پرستش طبیعت و موجودات آن ، رسوم و جشنهای موسمی که مربوط به پیوند بین انسان و طبیعت می شود ، رابطه میان ستارگان و فصلهایی که از تأ مل احوال ملل گوناگون در طبیعت به دست آمده است .

از این رو عادات و آداب و اعتقادات ما نه تنها از جانب پدر و یا کسانیکه در سرزمین هم نژاد نیاکان میزیسته اند به ما رسیده بلکه از تمام نژادهای دیگر این عادات و اعتقاد ها را گرفته ایم . فولکلور دشمنی با بیگانگان را زائل می کند و همبستگی نژاد بشر را نشان می دهد از این قرار اساس زندگی توده عمومیت دارد ولی مطلب مهم دیگر اینست که این اساس مشترک به زمانهای ما قبل تاریخ میرسد.

چنانکه ملاحضه می شود فولکلور علم نوزادی است ، ولی جمع آوری مصالح آن بسیار لغزنده و دشوار می باشد زیرا این گنجینه فقط از محفوظات اشخاص بی سواد و عامی به دست میاید و وابسته به پشتکار و همتی است که اهالی تحصیل کرده یک ملت از خود نشان بدهند . زیرا هر گاه در جمع آوری آن مسامحه و غفلت بشود بیم آن می رود که قسمت عمده فرهنگ توده ای فراموش گردد.
این جنبش در ایران پس از چاپ کتاب« نیرنگستان» 1312 آغاز شد، و معلوم نیست به چه علت کتاب نامبرده توقیف گردید ولی زمامداران وقت متوجه شدند که از این راه می توانند وسیله نمایشی فراهم بیاورند و در همان دوران اسم بکر« مردم شناسی» اختراع شد ، موزه ای با این نام گشایش یافت که بر اشخاص بی سابقه پیدا نیست مقصود موزهETHNOGRAPHIE یاSOCIOLOGIE یاant hropologie ویا اداره جاسوسی است. متاسفانه این تقلید هم مانند همه تقلید های بی اساس که ............. انجا م گرفت به صورت کاریکاتور وازده ای از آب در آمد. یعنی مقداری البسه و اشیاء فراهم شد و بدون رعایت اصول museographi مرتب گردید . بطوریکه تماشا کننده بی آنکه رابطه این اشیاء و افزار و اشخاصیکه در زمان و مکان معینی آنرا به کار می برده اند در یابد و یا دنباله تحولات مادی و معنوی آنرا درک کند، مشتی اشیاء و افزار و جامه هایی را درهم و برهم در آنجا می بینید. از این گذشته موزه نامبرده فاقد بسیاری از آلات و افزار کار و اسباب بازی و پیرایه و طلسم و غیره می باشد که جمع آوری آنها کار بسیارآسان و با مخارج کم میسر بوده است . بر عکس به معرض نمایش گذاشتن لباس سلاطین قاجاریه و یا لباسهایی که بموجب د ستور زری آن جداگانه در ولایات خریداری و به تقلید لباس مردمان بومی دوخته شده بیشتر بدرد موزه بالماسکه میخورد.
عکسمقداری اسناد گرد آمده که به نظر میاید بیشتر از لحاظ رفع تکلیف جمع آوری شده باشد و کاملا فاقد ارزش علمی است .به این معنی که بخشنامه هایی به فرهنگ استانها فرستاده شد و از رؤسای فرهنگ محل هر کدام جدیت بیشتری به خرج داده اند بعنوان تکلیف در دبستانها از شاگردان تقاضای قصه وافسانه کرده اند و به این ترتیب اسناد جمع آوری شده است . ولی آنهایی که به علت سهل انگاری از این اقدام غفلت ورزیده اند حتی برای نمونه کوچکترین اثری از فولکلور ناحیه خود نفرستادند . به طوری که از بسیاری جاها و حتی از استانهای بزرگ هیچ سندی در دست نیست . گرچه این اسناد ارزش علمی ندارد یعنی اغلب بدون تاریخ است و نویسنده ویا گوینده اصلی آنها معلوم نیست و لغات محلی به طور دقیق ضبط نشده و نقص های دیگر. معهذا بعضی از آنها قابل استفاده و برای مطالعات بعدی کمک گرانبهایی بوده است . بدبختانه در موزه بسیاری از این اسناد گوناگون را که روی کاغذهای بی قواره بوده یکنفر که البته آشنایی به تمام زبانهای بومی نداشته پاکنویس کرده و اصل سند از بین رفته ، بعلاوه بسیاری از این اسناد دست اشخاص متفرقه افتاده و مفقود گردیده است.( از جمله مجموعه گرانبهایی که یکی از معلمین یزد فراهم کرده بود) آنچه از این اسناد استفاده شده بعضی دو بیتی ها و چند قصه است که به صورت ادبی در آمده و حتی در آنها دخل و تصرف شده است.

البته ایرادهای بیشتری باین بنگاه وارد می باشد که از موضوع ما خارج است. اما مطلبی که مهم است اینکه عجالة برای جمع آوری آثار و فرهنگ توده یک مرکز وجود دارد که هرگاه اصلاحات اساسی در آن شود ممکن است بعدها صورت جدی و علمی به خود بگیرد .

تا کنون تحقیقاتی که درباره فولکلور ایران انجام گرفته بسیار محدود و ناقص می باشد ، چون به هیچ وجه متکی به روش دقیق علمی نبوده است . فقط می توان از آن بعنوان طرح مقدماتی کار جدی و علمی استفاده کرد. در این زمینه کتابها و رساله های بیشماری که در کشور های متمدن دیگر وجود دارد راهنمایی گرانبهایی خواهد بود. 

رؤیا

«خواب» و «رؤیا» دو پدیده پیچیده و شگفتی است که از آغاز آفرینش و پیدایش انسان تاکنون، اندیشه بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده و همچنان مبهم باقی مانده است.

پیوند این دو با زندگی هر یک از ما و تجربیات گوناگون ما از هر یک، احساسی خاص به انسان بخشیده، به گونه ای که نوعی انس و نزدیکی بین ما و خواب و رؤیا به چشم می خورد. بارها برای افراد بسیاری اتفاق افتاده است که از رهگذر رؤیای خویش از باطن اعمال گذشته، چگونگی فعالیتهای فعلی و حتی عاقبت تصمیمات آینده خود باخبر شده اند و در پی آن آگاهی و هوشیاری شایسته ای یافته اند.

گستره تأثیر رؤیاها بدان گونه است که در پاره ای زمانها، زندگی امروز و گذرا به حیات جاودان و ابدی فردا پیوند خورده و برکات بسیاری در مراحل مختلف زندگی ـ همانند تغییر مسیر هلاکت بار آدمی ـ نصیب مان شده است.

عکس

بی تردید آن آثار و این برکات زمینه ساز نگاهی روشن گردیده که در نگاه معارف ناب الهی به رؤیاهای صادقه، «بشارت» اطلاق شود و عظمت و قداستی اینچنین یابد که «جزئی از اجزاء نبوت» معرفی گردد! معصومان، پاکان و صالحان، صاحبان رؤیاهای حقیقی معرفی شده و دریافتهای ارزنده آنان از این طریق، راهنمای دانش و بینش و خرد و اندیشه آنان دانسته شود تا بدین سان راهی روشن میان روح و روان آدمی با عالم غیب برقرار شود و الهامهای خداوندی در آغوش دل و دیده انسان قرار گیرد.

... نوشتاری که پیش رو دارید تلاشی اندک در دستیابی به بی کران آگاهیها در باره «خواب، رؤیا و تعبیر» است. موضوعی که پرسشهای فراوانی از آن، گاه سالهای بسیاری در ذهن و اندیشه ما، حضور داشته و آگاهی از یکایک پاسخها، نگاهی نو، باوری برتر و مسؤولیتی حساس تر به خردورزان و نیک نهادان می بخشد.

تصویر